فروردین 96
سه سال و چهار ماهگی
عزیز دلم عیدت مبااارک
امسال عید آویسا خانم حسااابی دست و دل باز شده بود . هر مهمونی میومد خونمون میرفت براش عیدی میاورد و سر خود از یه طرف به همه مهمونا کم و زیاد عیدی عیدی میداد
و تو پذیرایی کردن هم خیلی بهم کمک میکرد وقتی ازهمه پذیرایی میکرد بعدش واسه خودش میز میذاشت و از خودش هم مفصل پذیرایی میکرد .
آویسا ی من در چهل چشمه ابگرم:
آویسا در باغ گلها :
شیطنت های آویسا در باغ گلها :
بابا کامران روزت مبارک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی