آویسا نفس مامان

امروز 7 فروردینه و اولین روز از 16 ماهگی دخترم. آویسام برای اولین بار یکدفعه 6 قدم راه اومد . یه کم راه رفتنش داشت دیر میشد دیگه یواش یواش داشتیم نگران میشدیم  یه وقتی دیدیم آویسام سرخود داره راه میره از فرط خوشحالی جیغ زدیم و من و بابایی آویسامون  رو بوسه بارون کردیم . خدایا به خاطر تک تک این لحظه های شیرین ازت سپاسگزارم . این عکس از اولین قدمای آویسامه .خودش هم کلی ذوق میکنه چشاشو میبنده با خنده بدو بدو میره. مامان قوووووووووربوووووون این دختر بررررره. ...

با توکل و امید به خدای مهربون میریم به استقبال یه سال توپ دیگه. امیدوارم سال جدید هم مثل همه سالهای دیگه پر از سلامتی و شادی و اتفاقای خیلی خوب باشه و همچنان در آغوش گرم و امن خود خود خدا با لذت زندگی کنیم . خدا جونم اندازه وسعت قلبم به خاطر همه چیز مخصوصا کامرانم که همه چیزمه و آویسای عزیزم ازت تشکر میکنم. آویسا خانم در حال خرابکاری هفت سین: اینم آویسا جونم در ایام نوروز: ...

بر خلاف نگرانی های ما آویسام نترسید که هیچ کلی ذوق کرده بود بی خیال هم نمیشد .اینم عکساش : ...

آویسا عشق مامان این دو تا عروسکشو خیلی زیاد دوست داره البته اون کوچیکه که مو نداره محبوبترین عروسک آویسامه . این عروسکو خاله زهرا به افتخار اولین ضربان قلب آویسام خریده . واقعا  چطوری حدس زده بود نی نی تو دلم دخمل طلاس....... اینجاآویسام داره نی نی هاشو میخوابونه .... ...

و ده ماه بعد وقتی آویسام یاد گرفت بخونه دیش دیش ادودو یعنی چشم چشم دو ابرو این نقاشی رو کشید . عشق من             دختر کوچولوی من                                       آویسای من   آرزو میکنم خدا زیباترین تقدیر ها رو واست رقم بزنه .   ...

ماه اول:   ماه دوم:   ماه سوم:   ماه چهارم:   ماه پنجم:   ماه ششم:   ماه هفتم :   ماه هشتم:   ماه نهم :   ماه دهم:   ماه یازدهم:   یکسالگی:   یکسال گذشت و بند دلم یکساله شده و روی پاهای خودش میایسته .خدایاشککککککککککککککککرت خدایا کمکون کن به بهترین شکل ممکن بتونیم دختر گلمونو تربیت کنیم.   عزیز دل مادر تا همیشه دوستت دارم. ...

 اولین کیک تولد  آویسام:  میز پذیرایی از مهمونای آویسام : اینم عشق مامان :   ...

آویسا و پسردایی سانیار :  آویسا با سید محمد مهدی و مهدیس خانم: آویسا و ایلیای عزیز: آویسا و میلاد جون (یادگار یه دوست قدیمی که روحش شاد): ستایش جووون: زیباترین سرنوشت رو واسه همه کوچولوها آرزو میکنم.     ...

روز عاشورا من و بابا کامرانی به همراه دوست بابایی عموسعید رفتیم تعزیه ببینیم : ...