نمایشگاه گل و گیاه و گل زندگی ما
امروز 18 شهریور من و بابایی و آویسارفتیم نمایشگاه گل و گیاه در باغ گلها .آویسا هم حساااااااابی شیطونی کرد . دیگه شب شده بود و آویسا همچنان بیخیال آب بازی نمیشد . هر چقدر من و بابایی اویسامو میآوردیم کنار باز با گریه شدید تنهایی میدویید به طرف آب . یه جا من و بابایی کنار قایم شدیم ببینیم تنها چیکار میکنه قوربونش برم با اعتماد به نفس کامل واسه خودش مستقل راه میرفت و جالب این بود که کلی از اون جایی که آب بود دور شده بودیم ولی به راحتی تنها مسیر رو پیدا میکرد و میرفت و بالاخره رسید و شروع کرد به آب بازی کردن ...............ما هم همچنان به دنبال آویسا خانم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی