آویساآویسا، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

آویسا نفس مامان

شب قبل عمل و خداحافظی من با نی نی تو شکمم

1392/10/6 15:38
نویسنده : مامان منصوره
229 بازدید
اشتراک گذاری

امروز با یه ذئقی بابابا جونت خونه رو دسته گل کردیم چون قرار بود گل قلبم به خونمون پا بذاره و همه جا رو آماده کردیم برای استقبالت من حتی رختخوابت رو هم رو زمین کنار خودم آماده کرده بودم.

تو این مدت بابا جون خیلی باهات حرف میزد و خیلی بیقرار دیدنت بود و حالا که قراره فردا ببینتت تو پوست خودش نمیگنجه هر روز که از سرکار میومد خونه میرفت تو اتاقت و کلی باهات حرف میزد میگفت اتاق تو حتی وقتی نیستی آرامش بخش ترین جای دنیاست.ایشاله بتونی همیشه واسه بابایی آرامش بخش باشی.

من امشب خیلی باهات حرف داشتم شاید قد یه دنیا ولی فقط تونستم چند کلمه باهات حرف بزنم انگار همیشه نمیشه همه حرفا رو آدم بگه . حرفامو میدونی..

امشب آخرین شبیه که تو شکممی دختر گلم 9 ماه تو دل مامان مهمون بودی اگه یه وقتایی کار کردم اذیت شدی منو ببخش . من همه کار میکردم کهه تو راحت باشی ولی برای اولین بار میخوام از یه جنین حلالیت بطلبم .حلالم کن اگه گاهی اذیت شدی.

من و بابات واه سلامتیت نماز خوندیم و من برات یس خوندم بعد نماز احساس کردم اومدی تا بالای سینم نمیتونستم نفس بکشم

به امید دیدار تا فردا - بی صبرانه منتظر دیدن چهره ماهتم .خیلی خیلی حیلی از عمل میترسم خدا کمک کنه

خداحافظ مهمون 9 ماهه دلم

 

پسندها (1)

نظرات (0)